زبان و مذهب مردم ارمنستان
نوشته شده توسط : نیکنام

زبان ارمنی (به ارمنی: Հայերեն هایِرِن) یگانه از زبان‌های هندواروپایی است که در منطقه قفقاز و به اخص در کشور ارمنستان و آرتساخ و دیگر کشورهای دیگر که ارامنه به عنوان جماعت ارامنه پراکنده شناخته می‌شوند صحبت می‌کنند. ارامنه الی پایان قرن چهارم میلادی از خط سریانی یا یونانی استفاده می‌کردند و از این رو ادبیات و تاریخ آنان به خط و زبانی غیر ارمنی نوشته می‌شود. پس از رسمیت یافتن کیش مسیح در ارمنستان و مسیحی شدن ارمنیان، چون کتاب مقدس این دین به زبان یونانی یا سریانی بود. در مراسم مذهبی کلیساها نیز به این زبانها کلام گفته می‌شد. در بعضی از کلیساها کتاب ورجاوند را در هنگام مراسم به زبان ارمنی برگردان و تفسیر می‌کردند و برای حضار بازگو می‌نمودند.[۶۰]

حروف خط ارمنی اولین بار به اجتهاد و مجاهدت یک روحانی ارمنی به تور ارمنستان نام مسروب ماشتوتس، که با زبانهای یونانی و زبان پارتی و ساسانی آشنایی کامل داشت، نوکاری شد.

مذهب

 

«و این از آن جهت است که ملت ارمنی تحت تأثیر مسیحیت چنان زود به درجه والایی از دانش واصله که امروز نماد عاملی چنین مهم در تاریخ بشریت است.»

نخستین پایه‌های کلیسای ارمنی به وسیله دو بدن از حواریون عیسی مسیح به اسامی تادئوس و «بارتوقیمئوس» (همان ناتانائیل یا «بِرتولُما») گذاشته شد، و پیشه آن دو به وسیله عده‌ای از مبلغین مسیحی ادامه یافت. لیکن از طرف ملتی همانند ارمنی که یکتا از ویژگیهای پدیدار او همواره دلبستگی خشنی به اعتقادات و روش ها و سنن دیرینه اش بوده است با پایداری شدیدی روبرو شدند.[۶۲] با اینکه از همان آغاز و بویژه از ابتدا سده دوم میلادی به بعد عده‌ای مسیحی در ارمنستان بودند، این کشور کماکان به گزین کردن خویش به دنیای پاگانیسم پیوستگی عدل و پیرو همان کیش اساطیری خویش بود که هر چند از لطف و ذوق شاعرانه‌ای عاری نبود ولی در واقع چیزی درحد بت‌پرستی بود.

این بت‌پرستی در آن سررسید کیش مشترک و سرنوشت بیشتری توده‌ها بود و این حالت را «بوسوئه» (اسقف، نویسنده و حکیم فرانسوی) این گونه در نوشته خویش می‌آورد که:

«همه چیز خدا بود بجز خویش خدا. بنی نوع آدمی به درجه‌ای از گمراهی دریافتی بود که هوای و هوس‌ها و عیبهای خود را می‌پرستید.»

در واقع مسیحی شدن ارمنستان مقدر بود در واپسین،انجام سده سوم میلادی، که توسط گریگور روشنگر تحقق پیدا کرد.

نقل می‌کنند شاه تیرداد سوم بعد از تهاجم ساسانیان ناچار شد ارمنستان را ترک کند گریگور روشنگر کمکش کرد و بی آنکه هویت خویش را بر او فاش نماید در تبعید شرافتمندانه به او خدمت کرد. به اثناء بازگشت تیرداد به ارمنستان نیز که بعد از شکست قیمت تور ارمنستان  ساسانیان چهره گرفت با وی به اتفاق بود. لیکن وقتی شاه به او تکلیف کرد که به هنگام زیارت معبد الهه آناهیتا در ارزنجان تاجی در معبد بگذارد و به او به دلیل مسیحی بودنش از این دستور سرپیچی کرد باره قهر و غصب شاه پیمان گرفت، در دخمه‌ای شبیه به گودال (صومعه خور ویراپ) به حبس انداخته شد و نزدیک به سیزده سال از عمرش در آن سیاه چال گذشت. آزادیش از زندان وقتی ممکن گردید که شاه به بیماری سختی مبتلا شد و کل پزشکان و مغان از علاج او عاجز ماندند، تا پایان گریگور روشنگر را از حبس بیرون آوردند و او شاه را معالجه کرد. آنگاه تیرداد سوم به آیین مسیحیت را به عنوان دین رسمی ارمنستان پذیرفت (۳۰۱ میلادی). این خویش حادثه زیاد مهمی بود زیرا ارمنستان نخستین کشوری شد که دین مسیح را بعنوان کیش رسمی کشور پذیرفت. در واقع می‌دانیم که گرویدن کنستانتین یکم به مذهب مسیح و قبول مسیحیت رسمی امپراتوری در سال ۳۱۳ میلادی روی داد، و به طوری که «هانری فوسیون» اشاره کرده است:

«این از افتخارات باستانی ارامنه است که کهن‌ترین مسیحیت تاریخ را بنا نهاده‌اند.»[۶۳]

گریگور از تیرداد سوم لقب و عنوان سراسقف یا (جاثلیق) همگی ارمنستان را دریافت کرد. سپس به کاپادوکیه برگشت و در آنجا به وسیله اسقف اعظم «سزاره» تقدیس شد، و بعد از آن برای تکمیل کار خود به ارمنستان یاز آمد. کلیسای اخیرالتأسیس ارمنستان آداب و اصول شریعت و کل کتابهای دینی مسیحیت را با عده زیادی از کشیشانش از سوریه، که در آن اثناء یگانه از بزرگترین کانونهای دینی بود گرفت. گریگور تعداد زیادی حوزه‌های اسقف نشین، نه فقط در ارمنستان بلکه در کشورهای همجوار نیز دایر نمایش داد و در واقع او بود که بر فرمایش مسیحی کردن سرزمین گرجستان بازبینی کرد. بعدها مبلغین ارمنی آغاز به مسیحی کردن کشور آلبانیای قفقاز نمودند. گریگور مقدس و پادشاه تیرداد سوم شمار زیادی کلیسا در نقاط مختلف کشور بنا کردند. اغلب این کلیساها بناهای مستحکمی بودند که به دورشان حصارهای ارتفاع کشیده شده بود، و این خویش یکی از ویژگیهای این سرزمین است.

در حین مرگ گریگور (۳۲۵ میلادی) مسیحیت در ارمنستان گسترش نرخ ویژه تور ارمنستان مکشوف بود و متعلق به بعد در طی سده‌ها الهام دسته زندگی بود. از آن بعد شعار مردم ارمنی این بود:

«خدا، خانواده، میهن.»

«جی بورت» در کتاب مردم آرارات می‌نویسد:

«برای یک ملت کار کوچکی فقدان که در زمانی همانند اوایل قرن چهارم چنین تصمیم عظیم و دلیرانه‌ای بگیرد، بدین معنی که بعنوان یک ملت اولین جماعتی باشد که از شیوه فکری کاملاً مخالف با اندیشه ملت دنیای آن روز اطاعت کند. لیکن همینکه این تصمیم گرفته شد سایر مسلم بود که مسیحیت بایستی برای ارمنیان متضمن معنایی بسیار وسیع تر متعلق به باشد که برای ملتهای دیگر داشت، ملتهایی که کشورشان در آینده یعنی در دورانی به کیش مسیح درآمد که این مذهب بر دنیای متمدن آن روز چیره شده بود.»





:: بازدید از این مطلب : 147
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 2 دی 1396 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: